۱۳۸۹ شهریور ۱۱, پنجشنبه

اگر سگى به تو حمله كرد، در جايت به ايست. فرار كني دنبالت ميكند (قابل توجه آنانكه به دعوت به مدارا ميكنند)

يك قدم عقب بروي ، دو قدم پيش ميايند. اين رسم سگان ولايت است. بايد به سمتشان حمله كرد. سكوت ما ، سكون ما و آرامش طلبي ما تا به حدي گستاخشان كرده است كه شبانه بر در ميكوبند به كشتن چراغ. امروز به خانه مهدي كروبي يورش برده اند در آستانه روز ايــــــــران(قدس). در شهر چهار نعل ميتازند و قداره ميكشند و حريف ميطلبند. فردا كه بلند آفتاب برآيد، يا هستي و هستم و نور را در شهر قسمت خواهيم كرد و يا چون آفتاب حضور ما برود كه غروب كند، اين سگان ولايت، بر آستانه در خانه تك تك ما خواهند كوبيد. بايد استاد و مقاومت كرد. بايد حركت از اين پيش شتابانتر كرد. همراه باش. همراه باش . همراه شو عزيز.

باز اين چه شورش است كه در بين سگان ولايت است؟

به خانه مهدي كروبي حمله كرده اند. شهر رنگ و روي جنگي گرفته است. بگير و ببند، محدوديت هاي شديد امنيتي، بستن مبادي اينترنت و قشون كشي.
روز ايران ( قدس) در پيش است و از روز قبل، حكومت ميلرزد. مي لرزد و بيرق زرد برگرفته است. باز اين چه شورش است؟
اين جنبش آزاديخواهانه ملت ايران  است كه چنين شب سياهي بر حكومت جائر ساخته و نويد صبحي روشن را ميدهد.
كروبي در خانه تنها نماند. او همراه ملت تا به امروز آمده است. همراه موجي كه هيچش سر باز ايستادن نيست.
امروز ، امشب، صبح فردا، در دستان ما است. بپا خيزيم و ثابت كنيم كه ايراني جماعت، با كسي دست همراهي بدهد، تا آخر ايستاده است. ما تا آخر ايستاده ايم.